دوگانگی شخصیت در این حد Posted by By maryami January 4, 2013Posted inGeneral, Life Stories, Montreal4 Comments همیشه عمرم، تیپ های شخصیتی متاهل که سعی می کنن همه رو به هم مچ کنند و هی درباره ازدواج کردن حرف می زنند و سر و سامون گرفتن رو…
2013 resolutions Posted by By maryami December 30, 2012Posted inGeneral, Idea, Montreal Get done with the university- Improve my spoken french- Create a daily habit of exercise- Do my driving license- Try to be less of a consumer-
شیش Posted by By maryami December 16, 2012Posted inFeeling, General, Life Stories, Montreal2 Comments اول: جرمیا، دوست ایتالیایی ام که شب عروسی مان چون گلو درد داشت به جای اسپیچ برایمان فلوت زد و نوای فلوتش آنقدر آرام بخش بود که شادی جشن مان…
روزهای روشن خداحافظ Posted by By maryami November 24, 2012Posted inLife Stories, Montreal1 Comment عصر کتانی هایم را پوشیدم تا از سر کوچه ماست بگیرم موقع برگشتن از خیسی باران کتانی ها نفس آخر افتاده بودند با خودم گفتم این، آخرین باری است که…
شروعی تازه Posted by By maryami October 25, 2012Posted inLife Stories, Montreal9 Comments سفر نامه را باید تازه تازه نوشت. مثل نانان بربری که سردش از مزه می افتد. سفرنامه ای که یک هفته بعد از سفر نوشته شود از شور و حال…
اختیار از بزرگترین نعمتها Posted by By maryami September 4, 2012Posted inLife Stories, Montreal2 Comments یک روزهایی هم هست که تنها کار مهم توی لیستت این است که زنگ بزنی و یک پیشنهاد کاری برای سال آینده را قبول کنی. زنگ می زنی خیلی با…
به همین راحتی Posted by By maryami August 20, 2012Posted inLife Stories, Montreal4 Comments یک فولدر در درایو کارهای تحقیقم داشتم به نام Publications هر وقت مقاله ای چیزی می نوشتم می گذاشتمش توی این فولدر. هرزگاهی هم مقاله ها را می فرستادم برای…
A women in the garden Posted by By maryami August 13, 2012Posted inGeneral, Montreal4 Comments تصویر اولیه ام، زنی بازنشسته که خوش و شاد لباس پوشیده و دارد به گلهای جلوی خانه می رسد و علف های کهنه را ، بیرون می کشد و گهگاهی…
برای دخترم Posted by By maryami July 28, 2012Posted inLife Stories, Montreal4 Comments سعی کن همیشه نه زندگی ات را وسط دست و پای مردم پهن کنی نه پایت را روی زندگی هایی که وسط دست و پای مردم پهن شده اند بگذاری.
من و آدمهای توی مترو Posted by By maryami July 26, 2012Posted inGeneral, Montreal1 Comment کلن برای خود آدمهای توی مترو یا اتوبوس بهتر است که جایشان را به من بدهند بسکه وقتی ایستاده ام یا پای این و آن را لگد می کنم یا…