به درک که نشد!

یک فولدر توی جی میلم می سازم اسمش را می گذارم : نشد و زهر مار بعد تمام ایمیلهای ریجیکتی که با توجیه اینکه تعداد کاندیدا زیاد بوده و پوزیشین…

نقطه، سر خط!

آخر همه خطهایم در شهر به آمنه ختم می شود. می روم می نشینم روی صندلی اش، با موزیک سنتی اش همه خستگی ام از تنم بیرون می رود. می…

Alive

الایو داستان یک گروه تیم راگبی است که هواپیمایشان، یک جایی وسط برف لابه لای کوه ها می شکند . چند هفته اول، همه تیم، به امید اینکه بالاخره یکی…

راضی

بعد یک دفعه چشم باز کردم دیدم، آدمی که همیشه دلم برایش سوخته آدمی که سعی کرده ام بعضی وقتها پا جای پایش نگذارم آدمی که حتی دلم خواسته زندگی…