مفتِ خر

من مفتخرم که در هر نوعی از تعریف دوستی, با هر آدمی, از هر نژادی , جنسیتی و گروه سنی در یک زمانهایی , حرص آدمها رو جوری در می…

عجب چیز عجیبی هست این محبت که گرمایش از کیلومترها فاصله , از لابه لای امواج و در چند ثانیه انقدر خوب حس میشود که تا مدتها ازگرمی اش می…

یک اتفاق بد/یک اتفاق حال به هم زن/یک اتفاق لعنتی توسط همون آدمهای لعنتی و احمقی که همیشه ازشون بیزارم افتاده! و من هر چقدر سعی میکنم به خودم بفهمونم…

اصلا نمی تونم تصور کنم نتیجه نهایی این همه احساس سرکوب شده و خشم فرو خرده شده , چه دسته گلی از آب در میاد...

فقط تا هفت روز دیگر بیست و شش ساله ام. این روزها دلم میخواهد تمام غریبه ها از من بپرسند هو اُلد آر یو؟ و من با اطمینان و ترس…

او خوشحال است او موفق به ارضای به یکی از عقده های بزرگ زندگی اش شده است او دچار یک کنفرانس پیپر شده است و خوشحال است. . او حدس…