laziness

اینکه من رسمن از وبلاگ نوشتن افتادم معنی اش این نیست که حرفی برای گفتن ندارم یا خیلی وقت کم دارم نه! من خیلی ساده, دیگه حال ندارم...

New Chapter

دارم چیزهای جدید یاد میگیرم انگار یک فصل جدید توی زندگیم باز شده باشه و من تازه رسیده باشم به قسمت مقدمه اش. یک فصل جدید که حل کردن مساله…

این روزها هیچ حلالی در تنهایی ام حل نمیشود حتی خاطرات...

خفگی از عدم تعادل

حس بدیه وقتی ببینی کفه ترازوی محبتت یک دفعه خالی شده و یکی مدام با سنگین کردن کفه ترازوی محبتش تو رو برده بالا و بهت کمک کرده و تو…

بعد از مدتها احساس می کنم سر جای خودم هستم. درست در همان نقطه ای که باید باشم. با همه سختی هایش...

Visions of sunset

آه ای دسامبر آه ای ژانویه! چند عدد شربت معده چند کیلو گل گاو زبان چقدر محلول ضد ریزش مو و چند عدد قطره ای استریل چشم, برای تمام شدنتان…

و در پایان جا دارد از همه دوستانی که با عدم حضورشان موجبات تسلی خاطر مارا فراهم کردند کمال تشکر را داشته باشم!

BUSY IS A BAD EXCUSE

وقتی دوستی به زور شما را در برنامه اش جای می دهد بهترین کار این است که قبل از اینکه دیگر به زور هم؛ هیچ جایی برایتان نباشد خود, محترمانه…