آخر دنیا

از بس آخردنیا آخر دنیا کردند هوا امروز دیوانه شده بود. اول برف و بعد باران. توی دلم گفتم گاد جان هم مثل ما قاطی کرده است، وسط برف فرستادنش…

شیش

اول: جرمیا، دوست ایتالیایی ام که شب عروسی مان چون گلو درد داشت به جای اسپیچ برایمان فلوت زد و نوای فلوتش آنقدر آرام بخش بود که شادی جشن مان…