اعتماد به نفس Posted by By maryami March 11, 2014Posted inUncategorized یک سوالی که من از خودم دارم اینه که این همه اعتماد به نفس دوران دهه بیست، از کی و کجا بر من یک دفعه نازل شده بوده؟ . تنها…
هیچ کس مثل تو نبود Posted by By maryami March 9, 2014Posted inFeeling, General مپینگا پیغام گذاشته که خوشحاله که خوشحال ترین روزم توی مونترال رو باهاش شیر کردم و این که می فهمه چرا خوشحالم چون شاهد بوده تمام روزهای لنگه استوام رو…
روایت داریم Posted by By maryami March 7, 2014Posted inGeneral, Life Stories, Montreal خواب بعد از دفاع پی اچ دی از هفتاد سال عبادت برتر است.
کارمند تا کجا Posted by By maryami March 3, 2014Posted inGeneral, Idea, Life Stories, Montreal یک کارمند نمونه کارمندی هست که موقع یادگرفتن کار به این فکر می کنه که اگر مدیر تیم و چهار نفر اعضای با سابقه تیم فردا صبح همه خودکشی دسته…
friendship forever Posted by By maryami February 21, 2014Posted inLife Stories, Montreal بازگشت مپینگا به زندگی ام رو مدیون وی چت هستم. بی صبرانه منتظرم اون پیغام "لطفن اگر اپلیکیشن ما راضی هستید به ما پول دونیشن کنید" بیاد به حسابشون پول…
خانواده مبهم Posted by By maryami February 20, 2014Posted inUncategorized یکی از مهارتهای خانوادگی ما اینه که هممون سوال رو با سوال جواب می دیم.
نه واقعن به چه قیمتی؟ Posted by By maryami February 18, 2014Posted inFeeling, General حقیقت اینه که هیچ چیزی توی زندگی به اندازه تز دکترام من رو از درون نابود نکرده. هنوز!
نه واقعن کی؟ Posted by By maryami February 17, 2014Posted inFeeling, General یک سوالی که از کودک درون دارم اینه که پس کی خارج برام تکراری می شه که حوصله ام سر بره و بخوام برگردم؟
sick of running against the clock Posted by By maryami February 16, 2014Posted inGeneral, Idea گاد جون، لطفن یک پنج سال به دهه سی من اضافه کن آخر عمر باهم حساب می کنیم. قربانت، مریم آی