… Posted by By maryami February 19, 2010Posted inLife Stories, Montreal عزیزم, با سرما چه می کنی و کوفت! پ-ن: جواب آیدای پیاده رو خیلی خوشمزه است.
برای دخترم Posted by By maryami February 17, 2010Posted inLife Stories, Montreal حواست باشد بعضی ها هر کجا می روند عقده هایشان را همه جا با خودشان می برند, تو عقده های بزرگت را قبل از سفر خالی کن و عقده های…
خودشناسی Posted by By maryami February 14, 2010Posted inLife Stories, Montreal کل هفته پیش رو نشستم وقت و بی وقت زمان رو بردم عقب : یکسال , دوسال, سه سال, چهار سال, پنج سال. دونه دونه شرایط هام, موقعیتهام, انتخابهام, تصمیم…
باقلوا در غربت Posted by By maryami February 6, 2010Posted inLife Stories, Montreal ناتالی شب که اومد خونه. گفت مریم راستی من باقلوا خریدم خیلی هم خوشمزه است کلن باقلوای خوب همه جا گیر نمیاد! من یک لحظه چشام از حدقه زد بیرون…
از دوست Posted by By maryami February 5, 2010Posted inLife Stories, Montreal یک قانونی هست که میگه تا قبل از اینکه پرواز کنی هر چقدر خواستی بترس فکر کن شک کن دو دل شو پشیمون شو اما وقتی که پریدی اگه وسط…
ای اس ام اس بازان کجایید Posted by By maryami February 5, 2010Posted inLife Stories, Montreal تازه واردی یعنی Unlimited Internal Text Message داشته باشی روی تلفنت ولی یک دونه اس ام اس هم تا حالا به کسی نزده باشی.
20- Posted by By maryami February 1, 2010Posted inLife Stories, Montreal گادجون قربون دستت یک ذره سر خورشید رو بده این طرف. مجسمه شدیم به حضرت عباس!
روز سی ام Posted by By maryami January 30, 2010Posted inLife Stories, Montreal آن شب برفی که من با دو چمدان بیست و سه کیلویی آمده بودم اینجا و تنها نقطه ارتباطی ام با آدمهای شهر دو شماره تلفن بود- یکی شماره استادم…
به همین راحتی Posted by By maryami January 28, 2010Posted inLife Stories, Montreal زین پس به جای کلمه "مپینگ" کلمه "ناتالی" را جایگزین کنید