یک لحظه هایی وقتی داره حرف می زنه،
گوشهام از کار می افتند، صداش میوت می شه برام، فقط تکون خوردن لبهاش رو می بینم
با خودم می گم، یعنی این همه سال حتی تصورش هم نمی کردم
که امکان داره که آدمی هم باشه
که خالصانه به افکار و رفتارم احترام بگذاره
و دلش بخواد که با هم رشد کنیم
بدون اینکه چیزی رو زیر سوال بیره،
و یا حق اضافی به خاطر مرد بودنش برای خودش قایل بشه.
اینقدر طبیعی که
خودش هم نمی فهمه یک دفعه چرا صداش برام میوت شده
و من گوشهام از کار افتادن
و فقط تکون خوردن لبهاش رو می بینم…
Posted inFeeling General Life Stories Montreal
مردي كه حق اضافي مرد
بودن برا خودش قايل نشه
اصن مرد نيست.
به اين حضرت عباس!
نظر بالایی لایک!!
“لیلای لایک بالای لایک!”
اصصصصن یه وضی…!