اعتماد به نفس Posted by By maryami June 16, 2007Posted inGeneral, Idea مرز باریکی است میان اعتماد به نفس و غرور نازک تر از زلف پریشان و گیسوی یار.
Posted by By maryami June 15, 2007Posted inUncategorized گمان می کردم کنون که بدین جا آمده ام دیگر از آن کدورتهای بی سبب که عاملش تنها سوء تفاهمات مسخره بود رها شده ام. اما این بازی همیشه ادامه…
Posted by By maryami June 12, 2007Posted inUncategorized کشف جدید: اگر شیفت را با R بگیرید خودش می نویسد ریال!
Posted by By maryami June 11, 2007Posted inUncategorized یکشنبهء دلپذیر –چند قدم مانده تا خط استوا : هنوز در سفرم ِسهراب را برمیدارم "شش روز مانده به تولد بیست و جهار سالگی ات" یادگاری از لیلا . با…
Posted by By maryami June 10, 2007Posted inUncategorized از پشت یک سوم: ساده است نوازش سگی ولگرد شاهد آن بودن که زیر غلتکی میرود و گفتن اینکه سگ من نبود ساده است ستایش گلی چیدنش و از یاد…
Posted by By maryami June 9, 2007Posted inUncategorized این دلشوره های لعنتی آخر مرا از پای در میآورند..... آخر....
Posted by By maryami June 7, 2007Posted inUncategorized "ناتوانی" حس بدی هست بعضی وقتها می پیچد لای دست و پایت همه فکر هایت را محدود میکند انرژی ات را از بین میبرد و همه توانت را میگیرد "ناتوانی"…
Posted by By maryami June 6, 2007Posted inUncategorized سمی آدم: حس تعلق یعنی همانی که وقتی میروی به دبیرستانی که در آن درس خواندی می خواهی به جدیدها بگویی آهای بروید بیرون! اینجا مدرسه ما بود!