Posted by By maryami June 29, 2007Posted inUncategorized بی مقدمه مپینگ عزیزم از چین برگشته و مسبب شادی این روزهای من شده است. در این سرزمین چشم تنگها به ندرت میتوانی یک چشم تنگ پیدا کنی که این…
Posted by By maryami June 26, 2007Posted inUncategorized گادا به من ثروتي عطا فرما تا با آن از اينها اينها اينها و اينها بخرم. ما بقي اش را هم براي سفر هاي آينده ام پس انداز كنم!
Posted by By maryami June 26, 2007Posted inUncategorized خرمگس: تنهایی, یعنی بری جایی و وقتی رسیدی کسی نباشه که بهش زنگ بزنی بگی من رسیدم !
Posted by By maryami June 23, 2007Posted inUncategorized مِن بعد یادت باشد پای حرف هربشری منشین با هرکسی معاشرت مکن به هر نوایی گوش مده و هر مطلبی را مخوان. پاک کردن بعضی چیزها از ذهن ؛ بهای…
Posted by By maryami June 22, 2007Posted inUncategorized یک جای خالی با هیچ چیز پر نمیشود حتی با کتاب, فیلم, موسیقی, سفر, دوست, درس, گردش, دانشگاه, فستیوال, خرید ... همیشه یک گوشه نشسته است و خـــالی بودنش را…
Posted by By maryami June 21, 2007Posted inUncategorized بعد از تحریر:سراب بود /خیال خام بود/هر آنجه که می پنداشتم/هر آنچه که میخواستم /شکست تلخی بود.و تجربه ای بسیار تلخ / آن هم درست وقتی فکر میکنی همه چیز…
Posted by By maryami June 21, 2007Posted inUncategorized داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی هنری اسم او بود علی مردان خان اهل منزل ز دستش به امان پشت کالسکه مردم می جست ادامه...
Posted by By maryami June 19, 2007Posted inUncategorized از وقتی خواندن "زندگی جنگ و دیگر هیچ" اوریانا فالاچی را شروع کرده ام دیگر شبها آسوده خاطر به خواب میروم و از اینکه در سال 1967 و در ویتنام…
Posted by By maryami June 17, 2007Posted inUncategorized28 Comments دلم میخواهد به یک خواب طولانی فرو بروم و وقتی چشمانم را باز میکنم سی ساله باشم و درست رأس همان قله ای که می خواستم!