بی مقدمه مپینگ عزیزم از چین برگشته و مسبب شادی این روزهای من شده است. در این سرزمین چشم تنگها به ندرت میتوانی یک چشم تنگ پیدا کنی که این…

گادا به من ثروتي عطا فرما تا با آن از اينها اينها اينها و اينها بخرم. ما بقي اش را هم براي سفر هاي آينده ام پس انداز كنم!

خرمگس: تنهایی, یعنی بری جایی و وقتی رسیدی کسی نباشه که بهش زنگ بزنی بگی من رسیدم !

مِن بعد یادت باشد پای حرف هربشری منشین با هرکسی معاشرت مکن به هر نوایی گوش مده و هر مطلبی را مخوان. پاک کردن بعضی چیزها از ذهن ؛ بهای…

یک جای خالی با هیچ چیز پر نمیشود حتی با کتاب, فیلم, موسیقی, سفر, دوست, درس, گردش, دانشگاه, فستیوال, خرید ... همیشه یک گوشه نشسته است و خـــالی بودنش را…

بعد از تحریر:سراب بود /خیال خام بود/هر آنجه که می پنداشتم/هر آنچه که میخواستم /شکست تلخی بود.و تجربه ای بسیار تلخ / آن هم درست وقتی فکر میکنی همه چیز…

داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی هنری اسم او بود علی مردان خان اهل منزل ز دستش به امان پشت کالسکه مردم می جست ادامه...

از وقتی خواندن "زندگی جنگ و دیگر هیچ" اوریانا فالاچی را شروع کرده ام دیگر شبها آسوده خاطر به خواب میروم و از اینکه در سال 1967 و در ویتنام…

دلم میخواهد به یک خواب طولانی فرو بروم و وقتی چشمانم را باز میکنم سی ساله باشم و درست رأس همان قله ای که می خواستم!