لب جوی و گذر عمر Posted by By maryami January 19, 2009Posted inLife Stories, Malaysia و روزهایی هست که سخت خوش میگذرد..
Request Posted by By maryami January 13, 2009Posted inLife Stories, Malaysia اون خواننده(های) عزیزی که از ا.س . ر. ا. ی . ی .ل و از اوایل این ماه . از 17 تا سیستم مختلف. 113 بار این وبلاگ بی پدر…
آدمیت اجباری Posted by By maryami January 13, 2009Posted inUncategorized4 Comments من از آن دسته آدمهایی هستم که بعضی وقتها حتمن باید زور بالای سرم باشد تا آدم شوم!
Unlock my luck Posted by By maryami January 12, 2009Posted inFeeling, General نمی دونم چرا هر موقع که من دارم از بیزی بودن می میرم و وقت ندارم سرم رو بخوارونم و علاوه بر این, به زیر خط فقررسیدم, همه تازه دارند…
laziness Posted by By maryami January 12, 2009Posted inFeeling, General اینکه من رسمن از وبلاگ نوشتن افتادم معنی اش این نیست که حرفی برای گفتن ندارم یا خیلی وقت کم دارم نه! من خیلی ساده, دیگه حال ندارم...
Posted by By maryami January 10, 2009Posted inUncategorized بیشتر ازآن چیزی که فکر می کردم, اشتباه فکر می کردم.
Posted by By maryami January 6, 2009Posted inGeneral, Idea هرچی بیشتر می گذره بیشتر باور می کنم که موفقیت , بیشتر از اینکه به تلاش و هوش آدم ها بستگی داشته باشه به روابط, اعتماد به نفس و تصور…
New Chapter Posted by By maryami January 3, 2009Posted inFeeling, General دارم چیزهای جدید یاد میگیرم انگار یک فصل جدید توی زندگیم باز شده باشه و من تازه رسیده باشم به قسمت مقدمه اش. یک فصل جدید که حل کردن مساله…
Posted by By maryami January 2, 2009Posted inFeeling, General این روزها هیچ حلالی در تنهایی ام حل نمیشود حتی خاطرات...
سوم شخص مفرد مصمم Posted by By maryami December 28, 2008Posted inUncategorized او به خودش قول داده است که دیگرغر نزند. او در طول یک ماه گذشته به علت عدم حضور مپینگ , مقادیر زیادی ازغرش را برای مپینگ ایمیل کرده است.…