ماهی که ایمون نمیشه نون نمیشه, اون یه وجب پوست تنش واسه فاطی تنبون نمیشه

اومدم بنویسم حالا که داره درختم شکوفه می ده, بارون غم وجودم رو گرفته.
اومدم بنویسم حالا که جیم ثبت نام کردم و قرار گذاشتم با مربی, جیم نرفتنم گرفته.
اومدم بنویسم حالا که گوگوش هست, دوست پایه هم هست, کنسرت گوگوش نرفتم گرفته.
اومدم بنویسم حالا که ابن روزها تو بیش از حد خوبی, ترس همه وجودم رو گرفته.
.
اما حالا که دارم هایده گوش میدهم و چای سبز میخورم ,و وبلاگ نوشتنم گرفته,
وبلاگم باز نشدنش گرفته!