روز سی ام

آن شب برفی که من با دو چمدان بیست و سه کیلویی آمده بودم اینجا و تنها نقطه ارتباطی ام با آدمهای شهر دو شماره تلفن بود- یکی شماره استادم…

حرف دل

می دونی من یک تکه بزرگی از دلم رو توی ایران جا گذاشتم خواسته یا ناخواسته یک تکه نسبتن بزرگی از دلم موند توی لنگه استوا. حالا, این ور دنیا…

مناجات روز شنبه

گادا تو را به خاطر طوفان سونامی پارسال در فلیپین می بخشم تو را به خاطر زلزله اندونزی سپتامبر می بخشم تو را به سختی به خاطر زلزله هایتی امسال…

مریم آی فلک زده

یکی بیاد بگه آخه ...., ...., ....!! نونت کم بود آبت کم بود چت بود که وقتی استاد گفت برید این سه تا الگوریتم رو با هر زبونی خواستید پیاده…