یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
ترم پیش نوشت
بیست و یک فبریه دوهزار و ده:
شب موقع خواب یک دل سیر اشک ریختم که چرا تمرینم رو نمیتونم حل کنم و هی ارور می گیرم, بعد هم با کودک درون و والد درون دست به دامن گاد شدیم که یک جوری تمرینهای من حل بشه خودش.
صبح که بیدار شدم یاد حرف شیدا افتادم که می گفت بعضی ها انگار مشکل ندیدن تو زندگیشون.
امروز نوشت
بیست و چهار و جون دو هزار و ده:
شیدا من توی زندگیم مشکل بیشتر از هفت جد و آبادم دیدم اما تمرینه خیلی سخت بود به حضرت عباس:دی