یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
کوکب خانم زن پاکیزه ای هست
- کوکب خانم آمده است در مالزی تا در دانشگاه یو ام مستر سافت ور اینجینیرینگ بخواند .
او صبح ها برای خودش نان و حلوا ارده و چایی شیرین درست میکند و ناهار خود را که شامل
برنج + یک نوع خورشت ایرانی است با خود به دانشگاه می برد.
- کوکب خانم به هم خانه ای های چینی اش یاد داده است که بعد از خشک شدن ظرفها آن
را داخل کابینت بگذراند .او کارهای خانه را دسته بندی کرده است
تا هرکس به نوبت خودش خانه را تمیز کند .او نیز یک نظافت دسته جمعی ماهانه ترتیب
داده است.
- کوکب خانم چند روز پیش با همفکری یک دوست ایرانی با شیر خشک در مالزی/ ماست
درست کرد.او مانند دهاتی ها که محصول خود را به شهر می برند
ماست خود را برای چند دوست ایرانی اش برد.او اکنون میتواند ماست خود را با نمک و نعنا
مخلوط کرده و با نان بخورد.او حتی می تواند از این به بعد دوغ هم با ناهارش داشته باشد.
- بزرگترین دغدغه کنونی کوکب خانم این است که چگونه میتواند در مالزی رب انار گیر بیاورد
و با آن خورشت فسنجان درست کند.آخر او نمیداند با این همه گردو و بادامی که خانواده
همراهش کرده اند چه غذای دیگری میتواند درست کند.او بالاخره چاره این کار خود را
پیدا خواهد کرد .
- همه میگویند که کوکب خانم سخت ترین رشته را انتخاب کرده است حتی یک دختر چینی
به او گفته است که یک دختر اندونزیایی را میشناسد که شش سال است نتوانسته است
در این رشته فارغ التحصیل شود.اما تنها نگرانی او این است که آخر چرا اینحا نمی تواند
سبزی دلخواه خود را برای قرمه سبزی پیدا کند؟