دلا خو كن به تنهايي كه از تن ها بلا خيزد! اساسا اينو من از اول نوجواني آويزه گوشم كردم. نتيجه اش اين شد كه تو اين سن مثل مونگلها قدرت برقراري ارتباط را از دست دادم و هم اكنون چوبش را ميخورم! اما به هر حا از بلا بهتره! :دي هميشه تو بهتريان منو اينو يادت نره!
سلام
اول بري شما آرزوي سلامتي و موفقيت در غربت را دارم
دوم اينكه مي دونم چون ايراني هستي هر جا كه باشي م.فق خواهي شد.
سوم اينكه اگه حوصله داشتي و خواستي كمي از ايران ببيني ميتوني عكس هاي را كه گرفتم ببيني شايد كمي از دلتنگي شما كاسته بشه .
شاد و خندان باشي هميشه........................................
مريم جونم سلام
فكر كنم شش هفت ماهي باشه سر نزدم به وبلاگت.
خدا از سر اونايي كه بلاگ رولينگ رو فيلتر كردن نگذره كه باعث شدن من فراموش كنم به وبلاگت سر بزنم.
حالا مي بينم انگار رفتي خارج؟
قصد برگشت داري يا تصميم داري بموني؟
در هر صورت برات آرزوي موفقيت دارم خانومي.
....سلام....خوبی؟....رفتی رفیق؟....خوب کردی رفتی با این که شک دارم چیزی که
روح سرکش تو رو آروم کنه هنوز خلق شده باشه که فکر کنیم اینجا نبود و در مالزی یافت میشه.....اما سفر واسه تحمل این دقایق وحشتناکِ بودن مفیده.....مریم جان از صمیم قلب و با ذره ذره بودن ناچیزم آرزو می کنم به مطلوبت برسی عزیز...فقط یه یادگار ی از من به تو :"از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را"
...این سفر هم یه روز تموم میشه مثل سفرای قبلیت ...پس سعی کن جوری ازش استفاده کنی که وقتی تموم شد نگی ?So What.....غربت فرصت خوبیه که آدم خود حقیقیشو پیدا کنه این فرصتو از دست نده....دلت تنگ شد به آسمون خدا نگاه کن ........شاد باشی گلم.
مي دوني خيلي چيزهاي ديگه هم هست كه تنهاييش اصلا نمي چسبه مثل غيبت كردن , به زمين و زمان و مردم و... الفاظ آبدار نثار كردن و از همه مهمتر كرانچي خوردن (اينجا غير از اين چيز ها هيچي ديگه نداره كه دلت واسش تنگ بشه پس مالزي رو بچسب )
سلام مريم جونم.
عزيز دلم غصه نخور. بيشترين سختيش بيشتر همون لحظه خداحافظي بود كه تو مثل هميشه عاقلانه و خوب گذرونديش.
خوب فكر كردي راه درست براي تو اينه كه بري..
پس به دلت ترس راه نده..
مي دونم دلتنگي سخته..
اما به خودت مسلط باش عزيزم..
خيلي نا غافل از پيشمون رفتي اما خوشحالم كه براي پيشرفت رفتي..
تو حقته مريم جان.
مثل هميشه محكم باش و صبور...
خيلي دوست دارم .هيچوقت اينو مي دونستي؟:)
خيلي ها مثل تو غريبن ولي وقتي پيشرفت كردي و بهتر از همه شدي اين غربتا برات لذت بخش مي شه و احساس اعتماد به نفس بالايي پيدا مي كني..
به درست برس و فكر هيچيو نكن .
قربونت برم.
اونجا مواظب باش فقط مريض نشي.خووب؟:)
ياد باد آنكه وقت سفر ز ما ياد نكرد .. ا بازم كه من دير رسيدم
وبلاگت دلگير ميشه وقتي از راه دور توش بنويسي .فكر كنم دل آسپرين برات تنگ بشه .. به آقا ماشالا اينا هم سلام برسون
عشق من ماريان، اينجا همه چيز آروم و خاكستريه. تنهايي عشق كن چون با اون روحيه اي كه ازت سراغ دارم مطمئنم به زودي اون را همراه خودت ميبري.
تو هيچوقت شكست نخوردي الانم نميخوري. بعدا اگه اومدي با هم مسخرهه يويو ميكنيم. اگه ميخواي منم ازينجابهت زنگ ميزنم بعد به يويو بگو 100 بار به اين دوست پسر احمقم گفتم انقدر زنگ نزن باز ول نميكنه.:دي وش بگزره ماري. دنيا را يوف بگو و لذت ببر
خب يكي از محسنات رفتنت همين بس كه نظرات كامنت دونيت اينقدر زياد شده.
از قديم گفتن دوري و دوستي
ببين حالا چقدر قدرتو بيشتر ميدونند
چرا ناشكري ميكني دختـــر!!!؟
ديگه هم اينجوري ننويس چون ايندفعه فكر ميكنم واقعا" مشكل داري
به جاي گفتن اين حرفها از محيط لذت ببر و به خودت خوش بگذرون
به خدا اينجا هيچ خبري نيست همون خراب شده هميشگي تو رو خدا به فكر كسايي كه از اينجا وبت رو ميخونن باش اينقدر سوزناك ننويس... از مالزي بگو .. دلمون رو بسوزون... زندگي قشنگه...مگه نه؟
باز من امدم
يك سوال دارم چند ساله داخل موخمه بهت مي خوام بگم
غورباغه مي خوردي چه مزه اي داشت
دوم :ان خره كه با مسيح رفتش مكه خودتي
سوم:تو مگه چندتا دندون داري هي دندون درد ميگيري
چهارم : به ان گاد بگو كه ديگه گير ما نيفتي
از خدا مي خواهم كه هيچ موقع مصداق اين شعر نگردي:
نه دگر شوق دويدن نه بجان تاب رسيدن
نرسيدن به اميدي نه اميدي به رسيدن
.................................................................
پاورقي: براي همين من دوست دارم هميشه مسافر باقي بمونم.
اول: سلام
دوم: اميدوارم هر كجا هستيد آسمون دلتون ابري نباشه و هميشه آفتابي باشه و از همون كله سحر نور افشاني كنه
سوم: اميدوارم خوش خبر باشي
چهارم: اميد و ارزوهاي بزرگ شما روزهاي بزرگ شما رو مي سازه
ما بچه ها روياي ديدن برج و باروهاي شهر زيباي شما رو داريم .
مي دونيم كه مي تونيد. كوتاه نياييد و استوارتر و راسختر از گذشته بايد قدم برداري.
بدون كه به قول عليرضا اينجا هم خبري نيست صداي دهل از دور شنيدن خوش است.
پيش به سوي ساختن فردا نه ديدن گذشته.
روزهاي بزرگي رو براتون آرزو منديم.
خيلي شد نه! ببخشيد فكر كنم تا بيست رسيدم.....
سلام مريم جون
عزيزم از وقتي تو رفتي اينجا هم اتفاقات زيادي افتاده.استادت از اينجا رفت و مارو تنها گذاشت.شرحش رو مي توني اينجا بخونيhttp://delgooyeh.blogfa.com
ولي خوب تو نگران هيچي نباش فقط حسابي مواظب خودت باش و سعي كن كم كم عادت كني كاري كه قبلا هم بارها انجام دادي و ديگه اينكه سفت و سخت بچسب به درس. انشاء الله خوش و سلامت باشي. ما هميشه به يادتيم. شادي كوچولوي من هنوز يادت ميكنه!
سلام
مريم من احتمالآ از اون مدل ادمهايي هستم كه تو اصلآ نميپسندي اما تو برعكس من خيلي وقته وبلاگت رو ميخونم و از حرفات هرچند هم كوتاه ذوق زده ميشم واست
اميدوارم اونجا بهت خوش بگذره الكي هم عر و بوق راه ننداز كسي نيست به دادت برسه.
ماچ ممول
خوش بگذرون
نظرها
دلا خو كن به تنهايي كه از تن ها بلا خيزد! اساسا اينو من از اول نوجواني آويزه گوشم كردم. نتيجه اش اين شد كه تو اين سن مثل مونگلها قدرت برقراري ارتباط را از دست دادم و هم اكنون چوبش را ميخورم! اما به هر حا از بلا بهتره! :دي هميشه تو بهتريان منو اينو يادت نره!
shima | January 17, 2007 11:50 PM
اي بابا تو چقدر نارك نارنجي هستي
بگو بهبينم 2+2=چنده 5
rof0zeh | January 15, 2007 10:46 AM
سلام
اول بري شما آرزوي سلامتي و موفقيت در غربت را دارم
دوم اينكه مي دونم چون ايراني هستي هر جا كه باشي م.فق خواهي شد.
سوم اينكه اگه حوصله داشتي و خواستي كمي از ايران ببيني ميتوني عكس هاي را كه گرفتم ببيني شايد كمي از دلتنگي شما كاسته بشه .
شاد و خندان باشي هميشه........................................
mbz | January 14, 2007 11:43 PM
سلام
وبلاگ جالبي هست
خيلي خوشم اومد
قشنگ بود
موفق باشي
سجاد | January 12, 2007 2:22 AM
به اميد بازگشت عاشقان ايران زمين
farzad | January 6, 2007 11:30 AM
سلام خوش باشي هيچ جا نميشه ايران تهران
farzad | January 6, 2007 11:27 AM
مريم جونم سلام
فكر كنم شش هفت ماهي باشه سر نزدم به وبلاگت.
خدا از سر اونايي كه بلاگ رولينگ رو فيلتر كردن نگذره كه باعث شدن من فراموش كنم به وبلاگت سر بزنم.
حالا مي بينم انگار رفتي خارج؟
قصد برگشت داري يا تصميم داري بموني؟
در هر صورت برات آرزوي موفقيت دارم خانومي.
نازمهر | January 3, 2007 4:19 PM
سعي كن بچسبو نيش مريم جون
... | January 1, 2007 1:36 PM
مريم جون عيدت مبارك...جات خيلي خاليه اينجا
خوبيه عيد قربان اينه كه اونجا هم عيد دارن...مثل شب يلدا نيست كه دلت بگيره
عيد قربان بهت خوش بگذره
MD | December 30, 2006 9:04 PM
....سلام....خوبی؟....رفتی رفیق؟....خوب کردی رفتی با این که شک دارم چیزی که
روح سرکش تو رو آروم کنه هنوز خلق شده باشه که فکر کنیم اینجا نبود و در مالزی یافت میشه.....اما سفر واسه تحمل این دقایق وحشتناکِ بودن مفیده.....مریم جان از صمیم قلب و با ذره ذره بودن ناچیزم آرزو می کنم به مطلوبت برسی عزیز...فقط یه یادگار ی از من به تو :"از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را"
...این سفر هم یه روز تموم میشه مثل سفرای قبلیت ...پس سعی کن جوری ازش استفاده کنی که وقتی تموم شد نگی ?So What.....غربت فرصت خوبیه که آدم خود حقیقیشو پیدا کنه این فرصتو از دست نده....دلت تنگ شد به آسمون خدا نگاه کن ........شاد باشی گلم.
هادی جون | December 28, 2006 12:13 PM
ما ندرتا درباره آنچه كه داريم فكر ميكنيم در حالي كه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم كه نداريم
md | December 28, 2006 7:34 AM
مي دوني خيلي چيزهاي ديگه هم هست كه تنهاييش اصلا نمي چسبه مثل غيبت كردن , به زمين و زمان و مردم و... الفاظ آبدار نثار كردن و از همه مهمتر كرانچي خوردن (اينجا غير از اين چيز ها هيچي ديگه نداره كه دلت واسش تنگ بشه پس مالزي رو بچسب )
malih | December 28, 2006 12:14 AM
rasti...gheumate jensa oonja che ghade dar moghayese ba iran... berenj..goosht..noon va gheire...ejare khoone chetor?
Peyman | December 27, 2006 11:13 PM
سلام مريم جونم.
عزيز دلم غصه نخور. بيشترين سختيش بيشتر همون لحظه خداحافظي بود كه تو مثل هميشه عاقلانه و خوب گذرونديش.
خوب فكر كردي راه درست براي تو اينه كه بري..
پس به دلت ترس راه نده..
مي دونم دلتنگي سخته..
اما به خودت مسلط باش عزيزم..
خيلي نا غافل از پيشمون رفتي اما خوشحالم كه براي پيشرفت رفتي..
تو حقته مريم جان.
مثل هميشه محكم باش و صبور...
خيلي دوست دارم .هيچوقت اينو مي دونستي؟:)
خيلي ها مثل تو غريبن ولي وقتي پيشرفت كردي و بهتر از همه شدي اين غربتا برات لذت بخش مي شه و احساس اعتماد به نفس بالايي پيدا مي كني..
به درست برس و فكر هيچيو نكن .
قربونت برم.
اونجا مواظب باش فقط مريض نشي.خووب؟:)
farzaneh | December 27, 2006 1:48 PM
تو رو به بازي يلدا دعوت كردم
ghajar | December 27, 2006 9:03 AM
سلام.وبلاگ پرباری دارین.از بلاگ آقای قاجار اینجا را پیدا کردم.شاد و سلامت باشین
سفر نامه دور دنیا | December 27, 2006 8:00 AM
ياد باد آنكه وقت سفر ز ما ياد نكرد .. ا بازم كه من دير رسيدم
وبلاگت دلگير ميشه وقتي از راه دور توش بنويسي .فكر كنم دل آسپرين برات تنگ بشه .. به آقا ماشالا اينا هم سلام برسون
آسپرين | December 27, 2006 1:24 AM
هاي
حالت چطورهوب سايت قسنگي داري به من يك سري بزن باي
morteza | December 26, 2006 7:53 PM
عشق من ماريان، اينجا همه چيز آروم و خاكستريه. تنهايي عشق كن چون با اون روحيه اي كه ازت سراغ دارم مطمئنم به زودي اون را همراه خودت ميبري.
تو هيچوقت شكست نخوردي الانم نميخوري. بعدا اگه اومدي با هم مسخرهه يويو ميكنيم. اگه ميخواي منم ازينجابهت زنگ ميزنم بعد به يويو بگو 100 بار به اين دوست پسر احمقم گفتم انقدر زنگ نزن باز ول نميكنه.:دي وش بگزره ماري. دنيا را يوف بگو و لذت ببر
shimaye dost dashtanie to! | December 26, 2006 2:55 PM
هي پيش خودت بگو، من تنها نيستم. من تنها نيستم. من تنها نيستم. شايد يه طوري شد.
MoteghayeR | December 26, 2006 2:05 PM
سلام
من شما را به یلدا بازی دعوت کردم.
احسان | December 26, 2006 12:16 PM
خب يكي از محسنات رفتنت همين بس كه نظرات كامنت دونيت اينقدر زياد شده.
از قديم گفتن دوري و دوستي
ببين حالا چقدر قدرتو بيشتر ميدونند
چرا ناشكري ميكني دختـــر!!!؟
ديگه هم اينجوري ننويس چون ايندفعه فكر ميكنم واقعا" مشكل داري
به جاي گفتن اين حرفها از محيط لذت ببر و به خودت خوش بگذرون
lona | December 25, 2006 4:39 PM
پس تو هم رفتني شدي؟ خوب مواظب خودت باش عزيزم.. زيادم غصه نخور پير ميشي مادر.. راستي هميشه موفق هم باشي
jodie | December 25, 2006 3:57 PM
به خدا اينجا هيچ خبري نيست همون خراب شده هميشگي تو رو خدا به فكر كسايي كه از اينجا وبت رو ميخونن باش اينقدر سوزناك ننويس... از مالزي بگو .. دلمون رو بسوزون... زندگي قشنگه...مگه نه؟
erfan | December 25, 2006 12:50 PM
باز من امدم
يك سوال دارم چند ساله داخل موخمه بهت مي خوام بگم
غورباغه مي خوردي چه مزه اي داشت
دوم :ان خره كه با مسيح رفتش مكه خودتي
سوم:تو مگه چندتا دندون داري هي دندون درد ميگيري
چهارم : به ان گاد بگو كه ديگه گير ما نيفتي
rof0zeh | December 25, 2006 12:05 PM
حق با سمياليسم هستش!رنگ بندي اينجا عاليه!ولي خب من از رنگاي وبلاك خودم خيلي خيلي خوشم ميادش:دست خودم كه نيس!هست؟!؟!
emi | December 25, 2006 11:08 AM
سلام
خيلي مطالب جالبي بودند
اميدوارم هرچه زودتر بروز بشه
به وبلاگ من هم يه سري بزن
موفق باشي
sajad | December 25, 2006 1:52 AM
chon migozarad ghami nist!
doost | December 25, 2006 1:01 AM
از خدا مي خواهم كه هيچ موقع مصداق اين شعر نگردي:
نه دگر شوق دويدن نه بجان تاب رسيدن
نرسيدن به اميدي نه اميدي به رسيدن
.................................................................
پاورقي: براي همين من دوست دارم هميشه مسافر باقي بمونم.
مسافر | December 24, 2006 9:18 PM
اشعار را در وبلاگمان گذارديم.اگر نكته اي يا حرف و حديثي داريد برايمان پيغام بنگاريد.باشد كه در مالزي رستگار شويد.
leila | December 24, 2006 7:38 PM
اول: سلام
دوم: اميدوارم هر كجا هستيد آسمون دلتون ابري نباشه و هميشه آفتابي باشه و از همون كله سحر نور افشاني كنه
سوم: اميدوارم خوش خبر باشي
چهارم: اميد و ارزوهاي بزرگ شما روزهاي بزرگ شما رو مي سازه
ما بچه ها روياي ديدن برج و باروهاي شهر زيباي شما رو داريم .
مي دونيم كه مي تونيد. كوتاه نياييد و استوارتر و راسختر از گذشته بايد قدم برداري.
بدون كه به قول عليرضا اينجا هم خبري نيست صداي دهل از دور شنيدن خوش است.
پيش به سوي ساختن فردا نه ديدن گذشته.
روزهاي بزرگي رو براتون آرزو منديم.
خيلي شد نه! ببخشيد فكر كنم تا بيست رسيدم.....
afrang | December 24, 2006 5:00 PM
سلام..خوبي؟! تو الان دقيقا كجايي كه غربت اين همه فشار آورده؟!
ey del e ghafel | December 24, 2006 4:15 PM
اوه ..تو تو يزد چه كار مي كني!!؟ دلم تاس كباب شد
mohammad | December 24, 2006 2:15 PM
سلام مريم جون
عزيزم از وقتي تو رفتي اينجا هم اتفاقات زيادي افتاده.استادت از اينجا رفت و مارو تنها گذاشت.شرحش رو مي توني اينجا بخونيhttp://delgooyeh.blogfa.com
ولي خوب تو نگران هيچي نباش فقط حسابي مواظب خودت باش و سعي كن كم كم عادت كني كاري كه قبلا هم بارها انجام دادي و ديگه اينكه سفت و سخت بچسب به درس. انشاء الله خوش و سلامت باشي. ما هميشه به يادتيم. شادي كوچولوي من هنوز يادت ميكنه!
سودابه | December 24, 2006 12:19 PM
سلام
مريم من احتمالآ از اون مدل ادمهايي هستم كه تو اصلآ نميپسندي اما تو برعكس من خيلي وقته وبلاگت رو ميخونم و از حرفات هرچند هم كوتاه ذوق زده ميشم واست
اميدوارم اونجا بهت خوش بگذره الكي هم عر و بوق راه ننداز كسي نيست به دادت برسه.
ماچ ممول
خوش بگذرون
memol | December 24, 2006 4:35 AM
ya chize dige... iraniha hey dasto paa mizanan ke az iran beran.. vakhti raftan hey migan chera raftim.. delemoon tang shode .. ey kash nemiomadim...
nokte ine age nemikhastan beran, chera raftan.. agaram raftan ke dige gerye zari nadari... rahie ke khodeshoon entekhab kardan..
Peyman | December 24, 2006 12:47 AM
hich chi.. ghorbat ke shabe yalda nadare... hala adat mikoni ... baba noel dare.... :)
Peyman | December 24, 2006 12:40 AM
Hiiiiiiiii che tori???
az iran rafti????
ey baba...
Peyman | December 24, 2006 12:38 AM
سلام .. چه قدر همه اينجا بي روح اند !!!! جات اينجا خيلي خاليه ..
foad_80 | December 23, 2006 11:31 PM
يه چند روز ديگه صبر كني اونجا كريسمسه...جبران شب يلدا رو مي كنه..خوش بگذره بهت
mohammad | December 23, 2006 10:02 PM
چي شد؟؟ منظورم اين بود كه جبران كني:دي
مرمر | December 23, 2006 6:40 PM
صبر كن...تا شايد يه روز دوباره جبران اينهمه نبودن رو پر كني...
مرمر | December 23, 2006 6:40 PM
اولين يلدا سخته... بعدش ديگه عادي مي شه برات... شب زودتر مي خوابيدي كه لااقل خواب خونه مادربزرگت رو ببيني.
کورال | December 23, 2006 4:04 PM
سلام
فكر كنم سايت شما اشگل داشته باشه
اشكالش نمي دوني
اگه به بچه نخ بدي باد بادك هوا كنه باحال میشه نه سیستر
Rof0zeh | December 23, 2006 3:46 PM
چي عجب...حالا كه كامنت دوني گذاشتي بيا به خودم سر بزن برات شب يلدا درست كنم D:
mohammad | December 23, 2006 2:51 PM
سخت نگير ....هميشه جايي پيدا ميشه ...لازم نيست جايي ، جاي خونه مادر بزرگت رو بگيره ......هر چيزي به جاي خودش
Falling Up | December 23, 2006 2:37 PM