یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
هيچي،چيز مهمي نيست
فقط نميدونم اون استاد اي اس پي كي قراره از مسافرت خارج
لعنتي اش برگرده،اصلا يادش رفته من بايد تا آخر شهريور
اون پروژه كذايي رو به شركته تحويل بدهم،و فقط دو سه تا
اشكال كوچيك دارم كه جز خودش كسي نمي تونه بهم كمك كنه!
هيچي ،چيز خاصي نيست
همه اش به خاطر خستگيه، اينقدر توي اين كلاس هاي ايرانگردي ـ جهانگردي
ازمون امتحان گرفتن كه ديگه دارم بالا ميارم،مخصوصا اون امتحان جامع با
اون سوالهاي بي ربطش و از اون مسخره تر مصاحبه اش كه دقيقا سه ساعت
منتظر موندم تا نوبت به من برسه و اون خانومه مطمئن بشه بعد يك عمر كلاس
زبان رفتن، عقب مانده ذهني نيستم و ميتونم به سوالهاي مضحكش جواب بدهم!
هيچي،چيز عجيبي نيست
اينكه هرروشي تو برنامه نويسي ام به كار مي گيرم هيچ جوري نمي شه
داده هام رو تو اس كيو ال فارسي وارد كنم و صفحات اي اس پي اون رو
به صورت كدهاي عجيب غريب نشون نده!!
هيچي،چيز قابل ذكري نيست
همون درگيريهاي هميشگي،اينكه من هيچ جوري نميتونم بفهمم
لباس پوشيدنم چه ربطي به بقيه داره و چرا درست همون لباس
هايي كه من از پوشيدنشون لذت مي برم،همونهايي هستند كه
به هيچ عنوان با سليقه بقيه بزرگترها جور در نمياد!به نظر
مياد تو مهموني مكه اومدن اين يكي خاله جان هم بايد همون
كاري رو بكنم كه تومهموني اون يكيشون كردم،هر چي لباس
داشتم ريختم جلوشون،گفتم يكيش رو انتخاب كنيد،اگر هيچ
كدومش رو دوست نداشتيد ميريم همين الان هر چي ميگيد
ميخريم!!آخرش هم خالهه اون كت ياسيه با شلوار سفيدم
رو پسند كرد!
از رنگ آميزيش خوشم اومد...!
هيچي،چيز جالبي نيست
اينكه هميشه تو مهموني ها بايد يك جوري باشم كه مهمونها با
خودشون فكر كنند به به !من چه دختر احمق زرنگ گوش به
حرف كني هستم!
هيـچكي نبايد بفهمه من چـه آدم غير قــابل تحـملي ام!
هيچي، چيز غريبي نيست
دلتنگي رو ميگم،نارضايتي رو منظورمه،همون كه حالا حالا
ها بايد براش تلاش كنم!
هيچي ،چيز جديدي نيست!
كه من بيام اينجا مزخرف بنويسم وتو بياي بخوني و حوصله ات از غر زدن هام سر بره!