یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
كاري نداري بكني؟
كاري نداري بكني؟
كاري نداري بكني؟
كاري نداري؟
خب پس يه كم خردل بريز تو كفشت
جيبتو پر از دوده بخاري كن
يه ميخ توي كفشت بگذار
يه كم شكر بريز تو موهات
اسباب بازيهاتو بالاي پله ها بچين
يه كمي پاستيل توي قفل در بچسبون
آشغال بخور،يه كبريت روشن كن
يه نقاشي روي ديوار بكش
چند تا تيله توي راهرو غل بده
حالا برو بغل مادرت
چشماتو ببندو يه كم چرت بزن!
«شل سيلوراستاين»