یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
اين دفعه دومه كه دايي جان از سر دلسوزي رو خط اعصاب من كار ميكنه
و من جلوي خودم رو مي گيريم كه هيچي در باره اش ننويسم كه اگر از
بر و بچه هاي فاميل اومدند اين خراب شده رو خوندند مجبور
نشوم در قبال احساسات خالصانه ام جواب پس بدهم..!