یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
راويان روايت كنند كه:
22 سال پيش در تاريخ 22 تير ماه ،
بانويي در حاليكه در كنار استخر خانه مامانش اينها با خيالي آرام
در حال آب بازي بود احساس دردي همه وجودش را فرا گرفت،
يك موجود اضافي از ماندن در آن تاريكخانه خسته شده بود و
هر چه محكمتر به او لگد مي زد.
بنا به روايت شاهد عاقل ماجرا «مادربزرگ» پدرِ آن موجود اضافي
در دسترس نبوده و «پدر بزرگ» آن بانو را به بيمارستان مي برد.
گويند موقع گفتن اذان شب بود كه يك نفر به جمعيت 5 ميليارد و
ششصد و هفتاد و پنج مليوني جهان اضافه شد!
آن موجود اضافي را مريم نام نهادند
و
اينگونه بود
كه من بودن بي ثمر خود را
آغاز كردم!