یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
بازهم اشتباه كردم ،نبايد ميخوندم !!من فقط اومده بودم
به استادم ميل بزنم،قرار نبود وبلاگ بخونم .اونهم
وبلاگهايي كه ميدونم حرفهاي من توشونه،همونهايي
كه چيزهايي مينويسند كه من سعي ميكنم فراموش
كنم!! ميدونستم با خوندنشون دوباره دلم ميگيره،از
اينكه حرفهاي منو زدند همون حرفهايي كه بايد
فراموش ميشدند..همون چيزايي كه ديگه نبايد براي
فكر كردن بهشون وقت ميگذاشتم.مخصوصا تو
اين موقعيت امتحانها!!قرارم اين نبود!!
خيلي سخته،اينكه بخواي ازخودت فرار كني!
اينكه يك چيز روهي تو خودت سركوب كني!
اينكه حتي نتوني جواب بدهي كه حالت خوبه يا نه!
اينكه براي فكر كردن به احساستت هم وقت نداشته باشي!:
باشه بعدبعدا فكر ميكنم،بعدا ناراحت ميشم بعدا تصميم ميگيرم،بعدا بعدا..!