برگ برنده دو حالت بیشتر نداره: یا اون موضوع مسخره ای که من ازشون خواستم عملی میشه ویاد میگیرند که همیشه حرف من بشه یا اون موضوع مسخره ای که…

مثل مُردن ميماند به تعبيري تمريني براي مُردن! من هم كه ميداني مُرده ء مُردنم. ليكن شادم.

يك دقيقه پيش يك قدم به يكي از بزرگترين اهداف مسخره زندگيم نزديك شدم و يك درصد احتمال پيروزي رو افرايش دادم. به افتخارش يك كف مرتب!

اگر بدوني چقدر دوست داشتني ميشي وقتي از خودت بد ميگي!

-میگه یک روزی میشه برمی گردی حسرت این روزهات رو میخوری . . . من نشستم اینجا دارم اون روزی رو تصور میکنم که قراره حسرت این روزها رو بخورم!

یک کلام,ختم کلام: دی اِر گاد/ اون خرده ریزهاش نوش جانت چند قلم آرزوی درشت مونده ته حسابمون زود بر آورده میکنی گاد شدی ,چشمم! کور همه وظایفتم انجام میدی.…

برگ برنده اصلي من، همان است كه مسبب شادي كاذب اين روزهايشان شده است. قطعاً!