Posted by By maryami August 22, 2006Posted inUncategorized برگ برنده دو حالت بیشتر نداره: یا اون موضوع مسخره ای که من ازشون خواستم عملی میشه ویاد میگیرند که همیشه حرف من بشه یا اون موضوع مسخره ای که…
Posted by By maryami August 20, 2006Posted inUncategorized مثل مُردن ميماند به تعبيري تمريني براي مُردن! من هم كه ميداني مُرده ء مُردنم. ليكن شادم.
Posted by By maryami August 19, 2006Posted inUncategorized يك دقيقه پيش يك قدم به يكي از بزرگترين اهداف مسخره زندگيم نزديك شدم و يك درصد احتمال پيروزي رو افرايش دادم. به افتخارش يك كف مرتب!
Posted by By maryami August 19, 2006Posted inUncategorized اگر بدوني چقدر دوست داشتني ميشي وقتي از خودت بد ميگي!
Posted by By maryami August 18, 2006Posted inUncategorized -میگه یک روزی میشه برمی گردی حسرت این روزهات رو میخوری . . . من نشستم اینجا دارم اون روزی رو تصور میکنم که قراره حسرت این روزها رو بخورم!
Posted by By maryami August 16, 2006Posted inUncategorized یک کلام,ختم کلام: دی اِر گاد/ اون خرده ریزهاش نوش جانت چند قلم آرزوی درشت مونده ته حسابمون زود بر آورده میکنی گاد شدی ,چشمم! کور همه وظایفتم انجام میدی.…
Posted by By maryami August 16, 2006Posted inUncategorized برگ برنده اصلي من، همان است كه مسبب شادي كاذب اين روزهايشان شده است. قطعاً!