آخ دلم
تو دلم دارن خونه تکونی عید می کنن انگار عصمت خانوم و اعظم خانوم و کارگر شون نشستن سر حوض بزرگ وسط حیاط و هی دارن با چوب می زنن…
مز, انسانی با سنس آو هیومر خدا
سیستر کوچک معتقد است چون من و بقیه آدمهایی که خارج از کشور هستیم تحت تاثیر محیط/ نا خودآگاه بی نمک شده ایم و به چیزهای بی مزه می خندیم…
دعای روز یکشنه
خدا زیادت کنه.
…
گادجون مرسی از سیلی خوشمزه امروزت. مرسی که بهم یادآوری کردی که هنوز هم با یک باد کوچیک می لرزم و اشکم در میاد. مرسی که یادم آوردی هنوز خیلی…
حرف دل
می دونی من یک تکه بزرگی از دلم رو توی ایران جا گذاشتم خواسته یا ناخواسته یک تکه نسبتن بزرگی از دلم موند توی لنگه استوا. حالا, این ور دنیا…
گهی پشت به زین
بـــــــــــــــــعله روزهایی هم هست که سحرگان از خواب ناز بیدار می شوی و ایمیلت را چک می کنی می بینی که یک آدم مهربانی که هیچ وقت فرصت دیدارش را…
این روزها من خودم نیستم
دیری است حس هایم دیگر در قالب کلمه نمی گنجند کلمه هایم در هیچ جمله ای کنارهم جمع نمی شوند جمله هایم قبل از اینکه ثبت بشوند از ذهنم فرار…
خوشبختی
خوشبختی یعنی عید نوروز در کنار خط استوا نبودن به بهار فرضی دل نبستن به زور تلقین, نوروز را حس نکردن. خوشبختی یعنی عید واقعی داشتن با خانواده, دوستان, آجیل,…
The grass is always greener on the other side of the fence
از خاطرات غربت: یکی از بزرگترین لذتهای دنیوی من در دانشگاه , نشستن سر جای استاد و استفاده از صندلی, میز و کامپیوترش به دلایلی از قبیل قطع اینترنت آن…
زمان
می ترسم از اینکه برگردم همه چیز رو مرور کنم از اینکه یک دفعه توی مرورهام یک اشتباه گنده سر و کله اش پیدا بشه و هی خودش رو به…