Posted by By maryami October 24, 2003Posted inUncategorized زور ميزنيم به سبك اله يك چيزهاي مختصر نامفيد بنويسيم: شيراز: جاي هيچ سوالي نيست كه مثل سگ خوش گذشت! (سگ=بالاترين ميزان اندازه گيري يك وضعيت!) .....… مسئولين مملكت به…
Posted by By maryami October 18, 2003Posted inUncategorized نه،نيستن خونه، اين دختر لوسشون هنوز از شيراز بر نگشته، پاشده با باباش رفته مسافرت دختر هم دخترهاي قديم!
Posted by By maryami October 15, 2003Posted inUncategorized نيستن خونه، با بچه هاي ايرانگردي ـجهانگردي رفتن شيراز! Comment
Posted by By maryami October 14, 2003Posted inUncategorized دوشيزه مكرمه! براي بار دوم سوال ميكنم، «آيا ضمانت ميكنيد قيافه مباركتان براي ايشان تا آخر عمر به همين صورت باقي بماند!؟» Comment
Posted by By maryami October 13, 2003Posted inUncategorized آه اي پاييز آه اي مهر آه اي فصل پر شكوهآغاز مدرسه ها، چگونه ميتوانم وصف كنم خوشحالي ام را از آن روي كه ميتوانم تا ظهر در خانه به…
Posted by By maryami October 12, 2003Posted inUncategorized جالبه، من دو جلد فارسي كتاب برد باد رفته رو چند سال پيش خونده بودم، بلافاصله بعد از خوندنش، فيلم ويدوئيش رو نگاه كردم، يك سال بعدش دو جلد كتاب…
Posted by By maryami October 12, 2003Posted inUncategorized من نيستم آن بيدي، كه بلرزم به اين بادهــآ!
Posted by By maryami October 11, 2003Posted inUncategorized گمان ميكردم، زمان بگذرد عوض مي شوي زمان بگذرد عوض مي شوم زمان بگذشت عوض نشدي زمان بگذشت عوض نشدم اي زمان ما آدم بشو نيستيم، برو خونتون دير وقته!
Posted by By maryami October 10, 2003Posted inUncategorized و خداوند، defaultذهني مرا، به هنگام آفرينش «باور نكن،داره زر ميزنه» قرار داد!