حتی یک قدم کوچک

هموطنِ عزیزِ ساکنِ وطن، این جمعه سر ظهر، می ری از سر کوچه دوغ گازدار بخری، قربون دستت شناسنامتم با خودت ببر، احیانن جلو مرکز رای گیری رد شدی، قربون…

برای دخترم

بارها و بارها اجناس مونثی را خواهی دید که چپ و راست برایت از مردشان می گویند. وقتی مرد مهربان هست خوشحالند وقتی مرد نیست، از آزارهایش با تو حرف…

به قرعان!

بعد یک روزی بیدار می شیم می بینیم تمام وقت غر زدیم ; از چیزهایی که نداشتیم, ناله کردیم و تا جایی که امکان داشته مشکلاتمون رو انداختیم گردن بقیه.…