Posted by By maryami November 4, 2008Posted inGeneral, Life Stories, Malaysia اگه الان یکی می اومد بهم می گفت که اگه فردا امتحانم رو خوب بدهم برام از این ها میخره, باز هم فرقی به حالم نمی کرد و قرار نبود…
Mark all as Read Posted by By maryami November 3, 2008Posted inGeneral, Idea لامصب ,شب امتحان آدم هر چی وبلاگ می خونه سیر نمی شه!
BUSY IS A BAD EXCUSE Posted by By maryami November 3, 2008Posted inFeeling, General وقتی دوستی به زور شما را در برنامه اش جای می دهد بهترین کار این است که قبل از اینکه دیگر به زور هم؛ هیچ جایی برایتان نباشد خود, محترمانه…
اندر دل من هزارخورشید بتافت, آخربه کمال ذرهای راه نیافت Posted by By maryami October 27, 2008Posted inGeneral, Idea تازگیها هرچه بیشتر فکر می کنم , بیشتر به این نتیجه می رسم که هیچ از زندگی نمی دانم.هیچ. . خدا بیامرز ابو علی سینا اگر الان در قید حیات…
برزخ Posted by By maryami October 25, 2008Posted inFeeling, General دلم می خواهد یک آدم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی فهمیده فقط دو ساعت وقتش را به من بدهد, به همه حرفهایم خوب گوش کند و بدون اینکه هیچ…
مرگ طبیعی Posted by By maryami October 17, 2008Posted inGeneral, Malaysia من آخرش یا از سکته مغزی می میرم یا از مصرف زیاد لیمو ترش یا از کمبود ویتامین ب شش . در غیر این صورت حتمن از دست هم گروهی…
Posted by By maryami October 8, 2008Posted inFeeling, General هی گاد جون عربی مَرَبی بلد نیستم باهات حرف بزنم یک چند قلم تصمیم گیری اساسی دارم قربون دستت برام بگیر, بعدا حساب می کنیم!