Monica Posted by By maryami March 29, 2018Posted inLife Stories, Michael and Monica به ارسولا گفتم مانیکا خیلی بانمک شده اخیرن نگاهی کرد و گفت you always loved her. . فکر کردم دیدم حرفش درست هست حتی شب هایی که سخت مریض بود…
آغازی دیگر Posted by By maryami March 29, 2018Posted inLife Stories, Michael and Monica, Montreal روز آخر مرخصی سالانه ام با استاد سابق بازنشسته ام رفتیم قهوه و شیر خوردیم روز قبلترش با ارسولا صاحب خانه قدیمی ام رفته بودیم کلاس ورزش یکی از قسمت…