NONSENSE Posted by By maryami September 17, 2008Posted inGeneral, Idea من ,شخصن, رسمن, اسمن وعلنن با اعدام دسته جمعی آدمهای بی مسئولیت و بی خیال موافقم.
lack of time Posted by By maryami September 16, 2008Posted inFeeling, General هوی زمان به روح مادرت قسم, یک کم آهسته تر دارم بالا میارم از این همه بدو بدو...
زیره یا هَپینس Posted by By maryami September 16, 2008Posted inGeneral, Life Stories, Malaysia7 Comments دارم فکر میکنم یعنی واقعا مزه خوشبختی چیزی فراتر از این مخلوط قارچ و گوشت و رب گوجه ای که بوی عطر زیره طعمش را چند برابر کرده است و…
jeany Posted by By maryami September 14, 2008Posted inLife Stories, Malaysia اگه الان یک غول چراغ جادو مهربون می اومد بقیه چپترهای تزم رو مینوشت و تمرین های اون دو تا درس مضحکم رو برام انجام میداد من الان می تونستم…
Posted by By maryami September 13, 2008Posted inFeeling, General وقتی یک روز صبح که از خواب بیدار میشوی و روزت را با فرانک سیناترا شروع می کنی ایف یو گو اوی از آی نو یو ویل یو ماست تل…
اسفِنِجالُف Posted by By maryami September 12, 2008Posted inLife Stories, Malaysia پیش نویس: خانم های خانه دار توجه داشته باشند در صورتی که فندک گاز شما ناگهان توسط هم خانه ای مالایی الاصلتان گم شده باشد می توانید این خوراک را…
Posted by By maryami September 10, 2008Posted inGeneral, Idea6 Comments از دو دسته آدمها ( در فیلد آموزش) حالم به هم میخوره یکی اونهایی که وقتی ازشون یک سوالی میپرسی, اونقدر قضیه رو مشکل جلوه میدهند و گیجت میکنند که…
Posted by By maryami September 9, 2008Posted inLife Stories, Malaysia در اوج عصبانیت از نفهمی و گیجی خودم سرچ زدم توی گوگل What the hell is XML این اومد!
اعتراف Posted by By maryami September 7, 2008Posted inGeneral, Life Stories, Malaysia من از آن دسته آدمهایی هستم که اگر پایش بیفتد, مثل گوسفند سرم را می اندازم پایین و بی توجه به چراغ قرمر, از خیابان رد می شوم.
Liyen Posted by By maryami September 4, 2008Posted inLife Stories, Malaysia وقتی لی ان برای همیشه برگشت به چین سارا رو کرد بهم و گفت: We meet people For a reason/ For a season/ For a life