ديروز دم غروب داشتيم با لعيا ومنا جون ميرفتيم خونه نويي نسترن خانوم! يك دسته گل بزرگ هم خريده بوديم ببريم براش،البته به زهرا خانوم هم گفتيم بيادكه گفت درس…
جدا چه حالي ميده: صبح حوصله كلاس رفتن نداشته باشي و بگيري بخوابي بعد بفهمي استاد نيومده بوده!و كلاس تشكيل نشده..! واقعا چه حالي ميده: با اعتماد به نفس بري…
بپذيريم ديگران را همانگونه كه هستند، دوست بداريم كساني را كه با معيارهاي ما نميخوانند، قبول كنيم در زندگي هميشه افرادي بهتر از ما هستند، وبفهميم كه هيچ چيز بهتر…