Posted by By maryami May 3, 2003Posted inUncategorized لعياجون، از اينكه مخ بابا رو زدي و اوكي رو ازش گرفتي ممنونم! فكر نميكردم هيچ جور رضايت بده باهات بيام! خوب مخ داييت رو زدي خوشم اومد! براوووو!
Posted by By maryami May 2, 2003Posted inUncategorized هميشه مشكلات من از اونجايي شروع ميشه كه يك نسل دومي به اجبار مي خواهد من رو تو حل كردن مشكلاتم ياري بده! امان از دست اين بزرگترها!امان!
Posted by By maryami May 2, 2003Posted inUncategorized آه اي آسمان، آه اي زمين، آه ستارگان، همه قربونم برين با اين چرخيدنتون!
Posted by By maryami May 1, 2003Posted inUncategorized ميگفت :درس خوندن رو دوست دارم چون بهانه خوبي براي ازدواج نكردنه، ميگفت من دوستهاي خواهرم رو كمتر يادمه اما تو روهيچ وقت يادم نميره، ميگفت از اونهايي كه هميشه…
Posted by By maryami April 30, 2003Posted inUncategorized در عالم دو چيز از همه چيز زيباتر است، آسماني پر ستاره ، و وجداني آسوده! كانت
Posted by By maryami April 29, 2003Posted inUncategorized يك ضرب المثل جديده كه من ميگم: اگر خواستي كسي رو زمين بزني، هي ازش تعريف كن!
Posted by By maryami April 29, 2003Posted inUncategorized نميدوني از اينكه باهات صحبت كردم چقدر احساس خوبي دارم، آخه بدجوري فكر مي كردم آدم حسابي هستي!
Posted by By maryami April 27, 2003Posted inUncategorized امروز يك توفيق اجباري دست داد با بچه ها بريم سينما كه رنگ شب رو ببينيم! اما همينكه رسيدم دم در سينما ديدم دوستام دارند چپ چپ نگاهم ميكنند تا…
Posted by By maryami April 26, 2003Posted inUncategorized من، اگر مريم پاكم، يا كه يك بوته هرز، تو به باورهاي من عشق بورز.