لغتنامه مِه خدا

فرهنگ:ادب , تربيت . دانش, معرفت , حكمت با فرهنگ خالص: با ادب , با تربيت , با دانش, با معرفت , با حكمت با فرهنگ ناخالص: ظاهرا با ادب…

استوا

داشتم می گفتم, آب و هوای اینجا اینقدر گرمه که ما بعضی وقتها حتی عینک دودی می زنیم..

هرچی بیشتر می گذره بیشتر باور می کنم که موفقیت , بیشتر از اینکه به تلاش و هوش آدم ها بستگی داشته باشه به روابط, اعتماد به نفس و تصور…

از امروز

به مناسبت آغاز سال نو میلادی این مکان از محلی به عنوان "تخیله غرولند" به محلی برای "ثبت لخظات ماندگار" تغییر می یابد و صاحب مکان حق ثبت هیچ گونه…

من موجودی, دو چهره هستم: یک چهره قبل از خستگی و یک چهره بعد ازخستگی!

ای کسانی که فکر خارجه در سر می‌پروانید پند گیرید از رفتگان خود و چون در پی می وافر و ساقی ماهر و عشرت مدام و جفت اعلایید صد البته…

Tired of being busy

دارم فکر میکنم این چه مرضی هست من دارم که همیشه خدا باید از بقیه دور و بری هام بیزی تر باشم! انگار فقط این منم که مشغول به یک…

لذایذ

از لذایذ دینوی همین بس که ساعت ها با سیستر کوچک غیبت کردن و گوشت مرده ملت را خوردن!