Posted by By maryami February 19, 2005Posted inUncategorized :New Status Message a New Windows A New Life
Posted by By maryami February 18, 2005Posted inUncategorized لذت بردم: من زنم . نه خیال کنی یک زن....
Posted by By maryami February 16, 2005Posted inUncategorized اين روزها مرتب دارم قورباغه مي خورم ديروز بزرگترين و زشت ترين قورباغه ام رو بالاخره خوردم. يك قورباغه ديگه هم مونده كه جمعه بايد خوب خورده بشه! قول ميدم…
Posted by By maryami February 12, 2005Posted inUncategorized و همانا ازبزگترين لذايذ مادي "حالگيري " است. سرشار از لذتم امروز!
Posted by By maryami February 11, 2005Posted inUncategorized اگر ميدانستيم دخترخاله جان كه از انگليس مي آيد آنقدر توجه همه را به خود معطوف ميكند كه ديگركسي در مورد شدت تنگي مانتو / ميزان روشن بودن رژ لب/…
Posted by By maryami February 9, 2005Posted inUncategorized بهتره يك روانشناس خودش رو سريعا به من نشون بده چون ممكنه اينجور بيمار نادري هيچ وقت ديگه به تورش نخوره!
Posted by By maryami February 5, 2005Posted inUncategorized بحران روحي : حقايق يكي يكي برايم آشكار ميشوند. ميداني من به اندازه يك گوساله هم فرانسه سرم نميشود!!
Posted by By maryami February 1, 2005Posted inUncategorized برگ برنده من بهانه هايي است كه برايت ميسازم و دو دستي تقديمت ميكنم تا يك رابطه خالي از لطف را به نفع من تمام كني!
Posted by By maryami January 27, 2005Posted inUncategorized15 Comments هنوز غصه هايم انقدر بزرگ نشده اند كه از اينكه نميتوانم براي چشم چپم همانند چشم راستم خط چشم بكشم هي حرص نخورم و به خودم بدو بيراه نگويم!