هيچ ايرادي نداره
||
/\
حقمه
همش حقمه
همش لياقتمه
بيشتر ازاين نيست زور كه نيست ندارم ندارم لياقتش رو ندارم.
ارزشم همينه؛ شانم همينه؛
غلط ميكنم بيشتر ميخوام، بيجا ميكنم بيشتر ميخواهم
كي گفته كه بخوام/كي بهم ياد داده كه بخوام/ كي گوشم رو از اين حرفها پر كرده
خواستن توانستن است /كدوم نويسنده اي كدوم دانشمندي كدوم نظريه پردازي اين توهمات رو وارد ذهن من كرده/اين مزخرفات رو /اين چرنديات رو/
تقصير هيچ كس نيست تقصير هيچ چيز و هيچ كس
تقصير لياقت منه/مگر خودم نگفتم هزار بار خلايق هر چه لايق/ خوب همينه/
لياقتم اينه كه همينجا بمونم اونقدر بمونم تا بشم مثل خودشون تا دروغ بگم مثل سگ تا زرنگي بزرگترين افتخارم بشه تا در بيست و چهار ساعت يك ساعت كار مفيد نداشته باشم تا افتخارم پدرم باشه شوهرم باشه تا از خودم هيچي نداشته باشم
موضوع همون دو رنگه /يا سياهه يا سفيد يا صفره يا يك/
آره من همون سياههم همون صفره.هيچ كاريشم نميشه كرد .
مسلمه يك سياه لياقت سفيد بودن نداره
بديهه صفر نميتونه يك باشه
هيچ ايرادي نداره/
اگر گاد رو ديدي سلام من رو بهش برسون بگو
فلاني سلام رسوند
گفت: اين رسمش نيست.
اگر يك حرفي ميزني تو قرآن/ حداقل خودت پاش وايسا.