اين كه آدم در آن واحد به چيزاي مختلفي درست فكر كنه،شايدكار
چندان سختي به نظر نياد.اما هيچ وقت نميشه بيشتر از دو سه تا
!!موضوع ملكه ذهن آدم باشند.تازه اونم چند چيز متضاد
،مثل اينكه
در حاليكه داري براي دو تا امتحان هفته ديگت برنامه ريزي ميكني
يادت بياد كه هفته ديگه آخرين مهلت تحويل پروژه هوش مصنوعي
هست!و هنوز حتي روي صورت مساله اش هم نخوندي!چه برسه
!به اينكه بخواي حلش كني و با دلفي پياده سازيش كني
در اين هنگام يك نامه از يك دوست قديمي برات بياد و درحاليكه
كلي خوشحالي و ذوق كردي ، خاله جان زنگ بزنه كه فردا بيان
!… خونه ما همه ميان اونجا
تازه يادت مياد كه هنوز كادوي تولد دخترخالتو بهش ندادي!كي وقت
!!داري بري خريد خدا ميدونه
بعد خبردار ميشي كه يكي از فاميلاي نزديكتون تصادف كرده و فردا
!… قراره كلي مهمون از بيرون داشته باشين
،اونوقت
!…تازه ميشين مثل الان من ،كه موندم به كدوم از اينها فكر كنم