چرندیات صبح کله سحر به وقت استوا:
اینجا نشون میده که من تا حالا نه هزار و هفتصد و نه روز زندگی کردم
دارم فکر میکنم چند روز از این نه هزار و هفتصد و نه روز واقعا بهم خوش گذشته
و اونجوری که دلم خواسته زندگی کردم
فکر میکنم به هزار روز نکشه …
بعد فکر می کنم
اگر به احتمال سی درصد قرار باشه نه هزار و هفتصد و نه روز دیگه زندگی کنم ,
پس تا دیرتر از این نشده باید از فرصت هام خوب استفاده کنم و لااقل
چهار هزار وهشتصد و پنجاه و چهار روز از نه هزار و هفتصد و نه روز باقیمانده
رو برای خودم زندگی کنم
وگرنه
باید بعد از نه هزار و هفتصد و نه روز,
یک قبر دو طبقه سفارش بدهم
یکی برای خودم و
یکی برای آرزوهام!