Posted by By maryami September 30, 2007Posted inUncategorized دایی جان که زنگ میزند - با اینکه دیگر از زنگ خوردن موبایل ذوقی نمیکنم- بس که آدمها زنگ زدند و اطلاعات خواستند و برایشان فک زدم - ذوق میکنم.…
Posted by By maryami September 27, 2007Posted inUncategorized ضرب المثل: "اگر میخوای دلتنگ نشی, سرت رو خوب شلوغ کن!"
Posted by By maryami September 23, 2007Posted inUncategorized چند روز پیش یک شادی کوچک داشتم شاید هم کمی از کوچک بزرگتر دلم خواست با کسی شادی ام را شریک شوم. اما نمی شد. نمیدانم شاید آنقدر شاد بودم…
Posted by By maryami September 23, 2007Posted inUncategorized لی اِن, میگه در چین , سه نوع جنسیت داریم: - زن - مرد - زنهای مجردی که پی اچ دی میخونند!
Posted by By maryami September 22, 2007Posted inUncategorized "نحوه بازیافت غذاهای نیمه سوخته " دستاوردی دیگر از زندگی دانشجویی.
Posted by By maryami September 19, 2007Posted inUncategorized بزرگتر که میشوی کم کَم می فهمی که مردم نوکر مفتت نیستند و کسی برایت مجانی کاری نمیکند. و خوب که بزرگ میشوی یاد میگیری که نوکر مفت مردم نباشی!
Posted by By maryami September 18, 2007Posted inUncategorized در صفحه دویست و چهل و سوم از خاطرات مریمی در غربت میخوانیم: "امروز بعد از دو ماه بسته های تولدم رسید یک هیجان خوب میان یک عالمه درس و…
یونجه Posted by By maryami September 16, 2007Posted inLife Stories, Malaysia خر من , یک ,دو ,سه, روزه یونجه نخورده پس چرا نمرده؟
Posted by By maryami September 13, 2007Posted inUncategorized سیاست گذاری جدید دانشکده کامپیوتر ما: "یک دانشجو دارای توانایی های بالقوه زیادی می باشد, از او چندین برابر خر کار بکشید"
Posted by By maryami September 6, 2007Posted inUncategorized با این حساب تا سه ماه دیگر دیگر برای مردن هم وقتی ندارم.