تحویل


سال تحویل شد
من کنار پنجره ایستاده بودم و طبیعت سبز را نگاه میکردم.دخترک هم کلاسی ام
قرآن میخواند / آن زوج تازه فال حافظ میگرفتند و آن دختر 19 ساله برای خودش جلوی
آینه خط چشم میکشید.به همین راحتی /به همین آسانی و سکوت سال تحویل شد
.
سال تحویل شد/با چند اس ام اس کوتاه-از ایران- از همین جا -از دوستان ایرانی/ کمتر
از تعداد انگشتان دستت ..
.
سال تحویل شد /با صدای تلفن,با صدای مادر,پدر,خواهر و برادر…
با فریاد بلند مبارکا باشه سیستر/با صدای آهنگین پدر:
“چطوری دخمل بابا, نازدار بابا ,شنگول بابا, منگول بابا…”
به همین راحتی به همین سادگی و به همین آرامش!
.
سال تحویل شد/از او خواستم بشود همه آنچه که لایقش هستیم
و میتوانیم
باشیم.