خوب اون موضوع مسخره اي كه من ازشون خواستم نه تنها عملي نشد، بلكه اونها فهميدند كه به راحتي ميتونند من رو دور بزنند وبپيچونند! و من ياد گرفتم كه…

یک لگد محکم میزنم به بختم وفاتحانه لبخند ملیح میزنم,

چند هفته دیگر-شبکه یک –ساعت به وقت جوانی- اون دخترپرمدعاهه که بیشتر از همه زر مفت میزنه منم.

تولدت مبارک شیمای دوست داشتنی شیما به این خوشمزگی کی دیده کی شنیده؟

برگ برنده دو حالت بیشتر نداره: یا اون موضوع مسخره ای که من ازشون خواستم عملی میشه ویاد میگیرند که همیشه حرف من بشه یا اون موضوع مسخره ای که…

مثل مُردن ميماند به تعبيري تمريني براي مُردن! من هم كه ميداني مُرده ء مُردنم. ليكن شادم.

يك دقيقه پيش يك قدم به يكي از بزرگترين اهداف مسخره زندگيم نزديك شدم و يك درصد احتمال پيروزي رو افرايش دادم. به افتخارش يك كف مرتب!