هي گاد ميشه لطفا من رو درسته قورت بدي و اينجوري من رو نجووي مرديم از گلو درد:(

هيچ چيزمان به آدميزاد كه نرفته است موقعي كه پايان سال همه بدو بدو كار ميكردند من عنر عنر به مسافرت رفتم و وقتي ملت عنر عنر توي عيد نوروز…

چهارشنبه سوری بسیار عالی/بسیار زیبا/بسیار پربار همان که من میخواستم بگویم.

16 فروردين 1385 يك سررسيد ژيگول گرفته ام شايد كه هدفهايم لابه لاي ورقهاي تقويم پيدا شوند.

اگر درباره ات care نميكنه بذار بره بذار بره بذار بره!

جرعه هاي آخر اميد: به اندازه يك اپسيلون ديگر در من اميد وجود دارد و آن يك اپسيلون همان اميد به اتمام جاده است.

با اينكه خوب ميدانم چقدر صريح، رك وشفاف حرف زدنم ديگران را مي آزارد اما قرارآخرم بر آن است كه شفاف تر /واضح تر و محكم تر باشم. ليكن، اندكي…