براي خودم:
دروغ ميگه/
ميدونستم دروغ ميگه/ منم دروغ ميگم هر جا كه لازم بشه اما ادعاي راستگويي ام نميشه ديگه /
/هميشه همينه/همه دروغ ميگند حرف راستي وجود نداره/اين قانون روزگاره!حداقل براي من!
نميفهمم ايراد كارم از كجاست/ هركي به من ميرسه شروع ميكنه از خودش و خوبيهاش تعريف كردن/فكر كنم تو پيشنويم نوشته شده”اين دختره خيلي زود گول ميخوره”و من بايد عين خر حرفهاش رو باور كنم و هيچ وقت تحقير نكنم هيچ كس رو .آره ايراد كارم از اينجاست از اينكه
به خودم اجازه نميدهم هيچ كس رو در هيچ شرايطي تحقير كنم و نتيجش اين ميشه هر كس و ناكسي به خودش اجازه ميده پاش رو به حريم شخصي ام بذاره و حتي با علم به اينكه منِ نوعي كه جلوش نشستم از هر نظر از اون تو موقعيت برتري هستم من رو نقد بي دليل كنه و حتي غير مستقيم تحقير كنه!
بخشيدمش/مثل بقيشون/از اين بيشتر نميشد انتظار داشت /همشون همينن/بهش ميرسي.
خيلي سريع ميگذره/امروز وقتي مطلبم رو پابليش كردم فهميدم اول سپتامبره اشك تو چشام حلقه زد/ميگه فكر ميكني 87 داري چي كار ميكني و من نميتونم تصور كنم 85 رو حتي!واي اگر من به هدفهاي آرمانيم نرسيده باشم/واي
ترسهام دارند بزرگ ميشند.از آدمها ميترسم از اسارت/از دوستيهاي نيمه كاره/از روبرو شدن با ادمهايي كه نديده ام/از يخ زدن/از منجمد شدن اونقدر كه ديگه هيچ حرارتي نتونه آبم كنه/همش تقصير دروغه/
هميشه همينه. اين قانون روزگاره
حداقل براي من!