چــه اشتباهي مي كنه حــرفام رو بـــاور مي كنه ...

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم

نمی گید نکنه من مُردم که نمیام اینجا بنویسم!؟ ها؟

نه دگر شوق دویدن نه به جان تاب رسیدن نَرسیدن به امیدی نه امیدی به رسیدن/

سوابق گذشته من از زندگی در کره خاکي نشان ميدهد که من يک موجود زبان نفهمِ خودسرٍ بی مغز هستم که تا سرم به سنگ نخورد آدم نميشوم!

من اصلا ًو ابداً آدم بدذات و نانجيبي نيستم ميتونم بگم تا حالا آزارم به مورچه هم نرسيده که البته خيلي اغراقه! اما اون خانومه خيلي داشت پاهاش رو ميگذاشت…