Posted by By maryami April 8, 2004Posted inUncategorized ● من اگر مريم پاكم يا كه يك بوته هرز تو به باورهاي من عشق بورز.
Posted by By maryami April 7, 2004Posted inUncategorized و انسان، حيوان دو پايي است كه دروغ نيز مي گويد!
Posted by By maryami April 6, 2004Posted inUncategorized دلم ميخواست، به جاي همه آن N ساعتي كه حرف زدي و زدي و زدي و زدي... يــك لحظه به چشمــانم مي گريستي، خستـگي را در چشمــانم مي خواندي، و…
Posted by By maryami April 6, 2004Posted inUncategorized وقتي كه كسي رو نميخوام وقتي كه فقط من هستم و دفترم با يدونه مداد! وقتي كه ميرم ميشينم يه كنار امروز، زير آفتاب اگر بياي جلو، كتك ميخوري سر…
Posted by By maryami April 5, 2004Posted inUncategorized945 Comments آيا هست ياري كننده اي، كه مرا در فراگيري MT ياري كند!؟
Posted by By maryami April 5, 2004Posted inUncategorized « و بدون شرف ترين شما كسي است، كه بيشتر از همه ادعاي شرفش مي شود!» مريم آ(ره)
Posted by By maryami April 4, 2004Posted inUncategorized آزادي به از بند! چه بــا لبخند، چه بي لبخند!
Posted by By maryami April 3, 2004Posted inUncategorized بيش از اينها ،آه، آري بيش از اينها مي توان خــاموش ماند!
Posted by By maryami April 2, 2004Posted inUncategorized10 Comments اين قصه سر دراز دارد...! وقتي من ميگم خوش گذشت، يعني واقعا خوش گذشت،يعني فراتر از همه اون چيزي كه تصورش رو ميكردم، يعني.... ............. وقتي به اون نوك نوك…