Posted by By maryami April 30, 2004Posted inUncategorized يك قانوني هست كه ميگه: هر وقت ديدي خيلي داره سرت غر ميزنه، بدون يكي از تو بهترون بهش چراغ سبز داده!
Posted by By maryami April 29, 2004Posted inUncategorized لحظه هاي مـــاندگـار من! چه زود برايم آسماني شُديد...
Posted by By maryami April 28, 2004Posted inUncategorized متاسفم دوست عزيز! شما تاريخ مصرفتون خيلي زودتر از اونچه كه فكرش رو ميكردم به انقضا رسيده! لطفا كمربندتون رو مــحكم ببنديد، ميخــوام از حافظه ام با مخ پرتتون كنم…
Posted by By maryami April 27, 2004Posted inUncategorized چهار خونه هاي وسط روميزي: از سري داستانهاي رسيده از استاد خدايي! بارها و بــارها بايد خواند...!
Posted by By maryami April 27, 2004Posted inUncategorized متاسفم! همه اش رو خودم تنهايي خوردم! هيچي براي غر زدن توي وبلاگ باقي نموند...
Posted by By maryami April 25, 2004Posted inUncategorized ....... بدترين لحظهی زندگی من زمانی بود که دليل بهترين لحظهی زندگی يك دختر ديگه شدم