يكسال گذشت….

انالله و انا اليه راجعون

با كمال تالم و تاثر يك سالگي اين وبلاگ را اعلام مينمايم

به اميد آنكه خداوند همه وقت كشان را مورد رحمت و

آمرزش خود قرار دهد..!


……………………………………………………………………………….

آن روزهــــآ…

اولين هـــــا:

اولين وبلاگي كه خواندم:زهرا

آنقدر حسوديم شد كه تا دو شب

خواب نميرفتم كه چرا من تا حالا

وبلاگ نداشتم.

اولين ميلي كه در مورد وبلاگم داشتم:دهقون

آن روزها يادم است هنوز يك هفته نشده بود كه

مينوشتم كه از دهقون يك ميل با اين شرح گرفتم:

«از نوشتنت خوشم مي آيد عين خودم مينويسي :

كوتاه،عصباني،پر مدعا!!»

و الان بعد از يكسال مانده ام چگونه توانسته بود

اين را دريابد چرا كه چيزي جز آنگونه كه او گفته

بود،نبودم.

اولين خيرمندي كه در وبلاگستان ديدم: احسان پريم

دومين وبلاگي بود كه بعد از زهرا خواندم،آنقدر از يك تكه

از شعرش خوشم آمده بود كه تا چند روز به آن مي خنديدم .

اولين چيزي كه در مورد وبلاگ نوشتم:

از وب لاگ نوشتن خوشم مي آيد راه خوبي براي كشتن

زمان هست يك روش جديد براي فراموش كردن بدبختيها

اميدوارم خيلي زود ازش خسته نشم.اين آخرين كوچه

علي چپ من در اينترنت هست..!

اولين جايي كه به طور رسمي معرفي شدم:تحصيلات

بعد از يك مدت كوتاه كم كم داشتم از نوشتن وبلاگ

زده ميشدم كه يك روز متوجه شدم اسمم به اسامي

وبلاگهاي تحصيلات اضافه شده است آنقدر ذوق زده

شدم كه تا الان ديگر آن زدگي به سراغم نيامد..!

اولين جايي كه نبايد مي بودم:مسابقه وبلاگهاي برتر فارسي

با خواندن يك ميل تبريك از يكي از وبلاگ نويسها متوجه شدم

كه اسمم جزو پنج نفر برتر وبلاگهاي شخصي اعلام شده است

هرچه فكر كردم دليلي براي بودنم نيافتم جز اينكه دوستانم

با راي دادن بيجا به من لطفشان را در حقم تمام كرده بودند.

اولين فايده اي كه از وبلاگ بردم:تايپ كامل گزارش كار آموزي

تا قبل از نوشتن در وبلاگ تايپ كردن برايم سخت ترين كار بود،

اما همه گزارش كار آموزي ام را ظرف چند ساعت تايپ كردم

و اين از نظر خودم يك شاهكار بزرگ به حساب مي آمد.

و بالاخره

اولين و آخرين شعار من در وبلاگ نويسي:

كم بنويس هميشه بنويس!

كم نوشتن بهتر از هرگز ننوشتن است!!