چه روزهاي كسل كننده اي را ميگذرانم.اينكه آدم بداند كه بهترين

لحظات عمرش جلوي چشمش از دست مي روند جدا وحشتناك است

. .و بدتر ازآن اين است كه بداني نميتوان كاري كرد.هر چه هست

همين است.نيمي را به گردن تقديرمياندازي و نيمي ديگر را

جامعه مسببش شده است!و من از تقدير گله اي ندارم چرا كه ميتوانست بد تر از

. اين باشد.ادرد من از فرهنگ اسف ناك جامعه هست كه درمان ندارد.