یادداشت قبلی | صفحه اول | یادداشت بعدی
بالاخره تمام شد،
رمضاني كه بي صبرانه منتظر اومدنش بودم،و بي صبرانه منتظر تمام شدنش!
رمضاني كه هيچ سودي ازش نبردم جز اينكه فهميدم چقدر عوض شدم
چقدر از خودم دور شدم و چقدر اون ارزشهاي قبليم جايگزين شدند!
البته باز هم خوشحالم .از اينكه خودم ميدونم چقدر بد شدم.چيزي كه
من رو ناراحت ميكنه اينه كه يك روزي اونقدر عوض بشم كه اون
خود واقعي ام را كاملا فراموش كنم.
راستي جشن خوراكيها مبارك…!